هشت سال بعد از تصویب برجام، همانگونه که قبلا در متن این توافق هسته ای مقرر شده بود، دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل با ارسال یادداشتی به کشورهای عضو سازمان ملل متحد، پایان رسمی مقررات بندهای ۳، ۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱، شامل آزمایش های موشکی، محدودیت صادرات و واردات اقلام موشکی به ایران و همچنین تحریم های مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت را به اطلاع کشورها رساند.
پایان این محدودیتهای تسلیحاتی که اساسا نیازمند تصویب قطعنامه، صدور بیانیه و یا هیچ اقدام دیگری در سطح شورای امنیت نبوده و به صورت خودکار محقق شد، کمتر از زمان تصویب در سال ۱۳۹۴ در رسانه های داخلی و صداوسیما بازتاب داشت. آنهم در شرایطی که لغو این تحریم ها می تواند دستاوردی بزرگ برای ایران و خاصه نیروهای مسلح باشد، چرا که بدون هیچگونه مذاکره ای تحریم های نیروهای مسلح برای واردات و صادرات سلاح لغو شده است.
اما این نکته آنجا قابل توجه می شود که مروری بر مواضع منتقدان برجام داشته باشیم، منتقدانی از جنس سعید جلیلی که طی سال های اخیر توافق هسته ای را درختی بدون میوه ارزیابی می کردند. سعید جلیلی بعد از خروج ترامپ از برجام و تحمیل تحریم های اقتصادی به مردم با خوشحالی گفته بود «باغ گلابی برجام چه شد؟ بیان می شد برجام سند شورای امنیت است و بنای مستحکمی است!»
او برخلاف برخی هم طیفان سیاسی اش که پی به عواید برجام برده اند و این روزها برضرورت احیای برجام تاکید دارند، همچنان معتقد است که برجام بدون دستاورد بوده است. اما در نقض این نگاه جلیلی همین بس که تحریم های تسلیحاتی در موعد مقرر لغو شود. او اما به فاصله کوتاه ساز مخالفت را کوک کرد و بنای تاختن به مذاکرات و تیم مذاکره کننده قبلی را گذاشت.
او بی توجه به این نکته مهم که در زمان حضورش در شورای عالی امنیت، شش قطعنامه از جمله «قطعنامه» ۱۹۲۹ به ایران تحمیل شده بود، حالا از «بیانیه» اتحادیه اروپا و امریکا برای لغو نکردن تحریم های تسلیحاتی ایران انتقاد کرده است.
جلیلی طی روزهای اخیر با یادآوری حضورش در مجلس شورای اسلامی در شهریور ۱۳۹۴ به عنوان منتقد برجام، گفته «ما در جلساتی که در مجلس خدمت دوستان بودیم، میگفتیم این متن میگوید برخی تحریمها تا ۸ سال باقی میماند. ۸ سال تا کی بود؟ همین دیروز. کسانی که میگفتند شما بتن بریزید، سانتریفیوژ جمع کنید، موادتان را خارج کنید، ما هم برخی تحریمها را هشت سال دیگر برمیداریم، خب حالا بعد از هشت سال، اتحادیه اروپا در تاریخ دیروز رسیده به برخی تحریمهایی که قرار بود بردارد، آمریکا که سال نود و هفت خارج شد، اروپاییها که ماندند چه؟ شما بیانیه دو روز پیش آنها را بخوانید، ببینید چه بیان میکنند؛ بیانیه میدهند میگویند، درست است که سر هشت سال موعد انجام تعهدات آنهاست، اما انجام نمیدهند، به همین راحتی.»
این اظهارات جلیلی با واکنش هایی روبرو شد و تحلیلگران تاکید دارد او یا از تفاوت حقوقی «بیانیه» و «قطعنامه» مطلع نیست یا تلاش می کند و صرفا کوشش می کند با مغالطه موضوعات، افکارعمومی را از چرایی تحمیل قطعنامه های سازمان ملل در دوره مدیریتش بر دبیری شورای امنیت ملی دور کند.
در شش قطعنامه تحمیل شده به ایران در زمان سعید جلیلی، پرونده هسته ای ایران در ذیل فصل ۷ منشور ملل به عنوان تهدیدی علیه امنیت جهانی شناخته می شد. اما شدیدترین قطعنامه علیه ایران، قطعنامه ۱۹۲۹ بود. بر اساس این قطعنامه ایران نباید از هیچ فعالیت تجاری مرتبط با غنیسازی اورانیوم و دیگر مواد هستهای یا فناوری دیگر کشورها بهرهمند شود و تمامی کشورها میبایست از انتقال هرگونه تانک، خودروهای زرهی، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتیهای نظامی، موشک و سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران خودداری کنند. همچنین تاکید شده بود اگر ایران تمام فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری خود را متوقف کند، این قطعنامه به حالت تعلیق در خواهد آمد.
این قطعنامه شورای امنیت ایران را از هرگونه سرمایهگذاری در بخش تکنولوژی هستهای و موشکی در خارج از کشور بازمیداشت. این ممنوعیت سرمایهگذاری در بخش معادن اورانیوم را هم شامل میشد. قطعنامه ۱۹۲۹ در حقیقت ایران را در سایه تحریم کامل تسلیحاتی قرار داده بود.
بر اساس این قطعنامه کشورهای عضو سازمان ملل مجوز داشتند از هر گزینه ای (حتی نظامی) برای اجرای قطعنامه استفاده کنند. همان زمان محمود احمدی نژاد در واکنش به بسته شدن دست نیروهای مسلح در واردات و صادرات سلاح گفته بود «از نظر ملت ایران این قطعنامه فاقد ارزش حقوقی و در واقع نشاندهنده ضعف بانیان صدور آن است» قطعنامه ای که خرید سامانه اس ۳۰۰ و هواپیماهای جنگی از روسیه را برای سالها برای ایران به تاخیر انداخت.
کارشناسان روابط بین الملل معتقدند «اگرچه موضوع موشکی خارج از حیطه مذاکرات هستهای بوده، تیم مذاکرهکننده برجام موفق شد محدودیتهای الزامآور مندرج در قطعنامه ۱۹۲۹ در این زمینه را به محدودیتهای غیرالزامآور در قطعنامه ۲۲۳۱ تبدیل کند.» این موضوع از آنجا اهمیت داشت که پرونده هسته ای ایران در زمان سعیدجلیلی به مسئله ای امنیتی برای کشورهای دنیا تبدیل شد و حتی چین و روسیه اراده ای برای حمایت از ایران در تحمیل قطعنامه ها علیه ایران نداشتند.
فعالان سیاسی معتقدند «هم روحانی خودش حقوقدان و دیپلمات بود و هم ظریف. لذا کار را به جایی بردند که همه خرابکاریهایی که دولت احمدینژاد انجام داده بود را ترمیم میکردند»
اگرچه دستاورد بزرگ حقوقی ایران در دوران روحانی و ظریف، توانسته ایران را در موقعیت کنونی به جمع فروشندگان و خریداران تسلیحات بازگرداند اما این موفقیت در صداوسیما بازتاب جدی نداشته است. مقامات عالی رتبه دولتی از جمله رئیس جمهور به آن واکنش نشان ندادند و کوشش شد تا بازگشت عزت به نیروهای مسلح در سکوت خبری انجام شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟